خدا یعنی چه؟
دیروز رفته بودم کتاب خونه دوتا کتاب گرفتم: انسانم ارزوست و مرواریدهای بی صدف.
با خانوم مسوول کتابخونه مشغول صحبت شدیم. وقتی فهمید از مبحث"عرفان"خوشم اومده.چند تا کتاب بهم معرفی کرد و یه پیشنهاد جالب هم داد.
1. خیام
2. عطار
3. سعدی
و اما پیشنهادی که خیلی بهم چسبید این بود که: چهل تا سحرگاه از خواب بیدار شو و از خود خدا بخواه که راه رو بهت نشون بده.
می گفت: "خدا" یعنی " به خود آآ" خیلیییییییی برام جالب و متفکرانه بود. گفت برا همینه که حضرت علی گفته "اگه میخوای خدا رو بشناسی، خودت رو بشناس"
بعد از ظهر هم رفتیم امامزاده حسن برای خرید. برای سارینا کیف مدرسه خریدیم همون مدلی که دوست داشت. کلیییی ذوق داشت. بعد خرید همچین خوشحال بود که انگاری رو ابراس. منم برا خودم خرید کردم. بعد یک سال !!!
خدایا شکرت که دیروز خیلی چیزا یاد گرفتم و خیلییییییییییی هم بهم خوش گذشت...
شکرا لله شکرا لله شکرا لله...
ورود به وبلاگ